به خانمی جوان، خوش برخورد و با ظاهری آراسته نیازمندیم
«به خانمی جوان، خوش برخورد و با ظاهری آراسته نیازمندیم»
در سال های اخیر، هر خانم جویای کاری، بارها و بارها با این عنوان و عناوین مشابه آن برخورد کرده است. چه بسا زنان و دختران جوانی که با وجود شرایط تحصیلی متناسب و مرتبط، و همچنین تعهد و توانایی لازم وکافی، از یافتن شغل مناسب دور مانده اند که در نتیجه یا خانه نشینی را اختیار کرده اند و فکر کارمند شدن در محیط مورد علاقه اشان را از سر بیرون کرده اند و یا اینکه به کارهایی مشغول شده اند که یا ارتباطی با رشته مورد نظرشان ندارد و یا از لحاظ حقوق و مزایا و بیمه و متاسفانه بعد اخلاقی شرایط نابسامانی دارند.
در سوی دیگر این واقعیت تلخ؛ چند صباحی است اندیشه ی دیگری نیز پا به عرصه جامعه کاری نهاده است که از آن بوی دیگری به مشام می رسد. بوهایی از جنس موج سواری، سوء استفاده و «استفاده ویترینی از خانم ها». که تنها مواردی که در آن ها رعایت نمی گردد، عزت نفس خانم ها، مزایای مناسب برای آنان، احترام به حقوق و شخصیت آنها و حتی جامعه می باشد که به نظر می رسد این مسئله رنگ نوعی آسیب را به خود گرفته که کم کم به سوی از هم گسیختگی و نابودی بنیان جامعه به پیش می رود و تیر مسموم نهایی نیز متوجه خانواده می باشد که زن به عنوان ستون دوم آن؛ خواسته یا ناخواسته در پی نقش آفرینی منفی در این آسیب می باشد.
در اینجا توجه مخاطبین عزیز را به دو گزارش عینی جلب می کنم:
20 ساله است اما برای رسیدن به ظاهر آراستهای که رئیس شرکت از او خواسته آنقدر آرایش کرده که 35 ساله به نظر میرسد! مریم منشی یک شرکت خصوصی است. او میگوید: «مدتی بود که دنبال کار میگشتم. این کار را از روزنامه پیدا کردم. در آگهی شرط سنی قید شده بود؛زیر 22 سال. علاوه بر کارهای اداری، کار آبدارخانه را هم انجام میدهم». مریم هنوز بیمه نیست و با حقوق 250 هزار تومانی و با تمام شرایط سختی که دارد سعی میکند شغلش را حفظ کند.
«سمیه» کارمند آژانس هواپیمایی نیز تمام تلاشش را میکند تا در قالب نقشی که از او خواسته شده فرو رود؛حتی به کمک رنگ و لعاب لوازم آرایش و چاشنی رفتارهایی که خودش هم نمیپسندد!
این مثال ها و موارد مشابه گویای این مسئله هستند که سازمان ها، شرکت های خدماتی و فروشگاه ها و ... در آگهی های استخدام شان؛ معیارها و ملاک های لازم خود را به دور از قوانین حاکم بر جامعه اسلامی در نظر می گیرند و مسائل اولیه اخلاقی همچون حجاب و عفت لازم برای خانم ها را نوعی عامل دفعی و ریزشی برای کارمندان شان در قبال مشتری ها می دانند. در صورت گزینش زنان و دختران این چنینی، در واقع ایشان به عنوان الگو به جامعه معرفی خواهند شد که نتیجه و عوارض آن نیز در جامعه کاملا مشخص خواهد بود که فرهنگ برهنگی و بی حجابی و بی حیایی در مکالمات با جنس مخالف و ... روز به روز همچون یک بیماری مسری به دیگران نیز سرایت خواهد کرد.
ما می بینیم که در جامعه روز به روز به تعداد زنان تحصیل کرده و زنانی که سرپرست خانواده های خویش هستند افزوده می گردد که نوعی تهدید جدی به شمار می رود هر چند که اگر در این باره تصمیمات جدیدی برای حفظ عزت نفس زن و جامعه اتخاذ شود و پیگیری های لازم به عمل آید این موضوع می تواند در نوع خود به نوعی فرصت نیز مبدل گردد. پس چه بسا لازم باشد که مسئولینی که داعیه کارهای فرهنگی و موثر رادر جامعه دارند به فکر ارائه راه حل های مناسب در این زمینه باشند.
یکی از بهترین راه حل ها، ایجاد زمینه اشتغال مناسب در محیط های امن و در صورت امکان کاملا زنانه است تا خانم های عزیزی که سرپرست خانواده هستند و یا به کار کردن و حقوق آن نیازمند هستند؛ با عزت و احترام مشغول به کار شوند و با خیالی آسوده به زندگی و ایفای نقش اصلی مادری و همسری خود بپردازند.
وچه بهتر می شد که اگر دولت، تدبیری می اندیشید که برای زنان خانه دار حقوقی در نظر گرفته می شد تا اصل مسئله به راحتی حل می گردید و زن تمام و کمال در اختیار خانه و خانواده خویش می گردید و دیگر نگرانی از بعد اقتصادی نمی داشت. چه بسا مشکلات زیادی که اکنون گریبان گیر جامعه است، رو به حل شدن می نمودند.
مژده خدابخشی
دانشجوی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی علوم پزشکی